در کنار عصر ارتباطات و امانیسم، عصر کنونی را عصر «معنویت» نیز نام نهادهاند. میتوانیم آن را عصر تبلیغات معنوی نیز بنامیم. در این معرکهی بزرگ که بنا بر روایت پیتر کلارک[1]، بیش از سیصد فرقه و گروهک دینی و معنوی به تبلیغ و ترویج عقاید و اصول فکری و تعالیم معنوی خود مشغولند، آنچه مسلم است این است که تعدد فرقهها و تنوع کیشهای مذهبی، حاکی از نیاز همیشگی بشر به دین، معنویت و تنوعطلبی او در این زمینه است. شیوهی معرفی هر کیش معنوی یا دینی و بهعبارت دیگر، مسئله «تبلیغات» از مهمترین علل تعیینکننده در میزان گرایش افراد بهسمت فرقه و کیش است. نگارنده در این مقاله قصد دارد بر اهمیت و سهم هنر، چه در معنای قبل از دوران مدرن و چه در معنای امروزی آن بهویژه بر هنر ادبیات (شامل: داستان، نمایشنامه، فیلمنامه) و هنرهای ترسیمی (که نقاشی اهم آنها است) و هنرهای نمایشی (شامل: فیلم، سینما و تئاتر) در تبلیغات دینی تأکید کند و ضرورت همکاری هنرمندان و مبلغان دینی را در توسعه و تعمیق گرایشهای دینی روشن کند. همچنین نگارنده میکوشد نشان دهد که چگونه همسویی دو ابزار هنر و تبلیغ به ترویج گستردهی جنبشهای نوپدید دینی منجر شده و چگونه غفلت متولیان
دینیـ فرهنگی جامعهای اعم از مبلغان و هنرمندان آسیبهایی گزنده به بدنهی دینی و فرهنگی جامعه وارد ساخته است.
رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانوادهها...
ما را در سایت رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانوادهها دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sabkezendegi1396 بازدید : 120 تاريخ : يکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت: 16:00